کاوشهای نظری در الهیات و تمدن
بابایی، حبیبالله؛ کاوشهای نظری در الهیات و تمدن؛ تهیهکننده: گروه مطالعات تمدن؛ چاپ اول؛ قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، بهار 1393، 604ص رقعی.
***
موضوع فرهنگ و تمدن به دلیل دنیویبودنشان، کمتر مورد تحقیق و تأمل اندیشمندان اسلامی بوده و در صورتبندی تفکر فقهی، اخلاقی، کلامی، فلسفی و عرفانی اثر گذاشته است، ازاینرو در منابع اسلامی خلأهای فراوان اجتماعی پدید آمده و ابعاد پنهان و پیچیده تمدن و فرهنگ انسانی از منظر وحیانی روشن نگشته است، اما اندیشه مسیحی، با وجود کاستیهای ذاتیاش، به دلیل آمیختگی با دنیای سکولار و دنیاگرایی ناگزیر از مواجهه الهیاتی و دینی با مقولات اجتماعی و دنیوی بوده و داشتههای محدود خود را در جهت حل اینگونه معضلات به کار بسته است.
هدف نویسنده ارائه کاوشهای نظری و تأملات فکری درباره امکان مطالعات تمدنی در موضوعات اسلامی و انجام مطالعات اسلامی در موضوعات تمدنی بوده است. وی کوشیده است به تلاشهای مشابه در فرهنگهای دینی دیگر مانند مسیحیت و یهودیت نیز توجه کند و تجربیات آکادمیک آنان را در ایجاد نسبت میان این فرهنگ و تمدن به نخبگان تمدناندیش ایرانی گزارش کند تا پرسش مشابه و پاسخهای آن به مثابه تجربیات فکری دغدغهمندان دین و الهیات، همواره نصبالعین اندیشمندان مسلمان باشد و از خطاهای پیشآمده برحذر باشند و از ظرفیتهای بهدستآمده بهره ببرند.
نویسنده به منظور دستیابی به این هدف تلاش کرده است که مجموعه مقالاتی را که در این زمینه نگاشته در حاضر یکجا عرضه کند. دو مقاله نخست خلاصه مباحث کتاب جستاری در باب تمدن از همین نویسنده است که البته افزودههایی هم دارد. مقاله هفتم پیشتر در کتاب تمدن و تجدد در اندیشه عرب به قلم وی است که با اضافاتی در کتاب حاضر تجدید چاپ شده است. بقیه مقالات نیز قبلاً در مجلات مختلف عرضه شدهاند. واژه تمدن نقطه محوری کتاب حاضر است؛ ازاینرو نویسنده ابتدا از چیستی و ماهیت مطالعات تمدنی سخن گفته است. به اعتقاد نویسنده، با تطبیق عقل عملی بر عقلانیت تمدنی، راه بر رویکردهای عملی در ساحات متعالی هموار و تحقق عملی آموزههای دینی امکانپذیر میگردد. به نظر وی، از رهگذر چنین عقل فعالی در اندیشه دینی نه فقط مقابله با سکولاریزاسیون سهل میشود، کارآمدی دنیوی و تمدنی علومی دینی مانند الهیات و اخلاق در عرصه کلان اجتماعی امکان مییابد. البته الهیات اسلامی مشحون از ابعاد علمی و معطوف به زندگی فردی و اجتماعی است، لیکن به دلایل مختلفی این ظرفیت، فعلیت نیافته و روشهای ارتباط میان حوزه نظر و عمل در اندیشه اسلامی نضج پیدا نکرده است. توجه به چالشها و زمینههای تازه در این باب میتواند پرسشها، انگیزهها و روشهایی را به علمای مسلمان ارائه دهد تا با روش عملگرایانه به سنت و اندیشه اسلامی، با سکولاریسم و سکولاریزاسیون به مواجهه بپردازد و راه دینداری و زندگی فطری ـ دینی را برای انسان معاصر ممکن و هموار سازند.