چکیده صوتی کتاب تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر
لکزایی، نجف؛ تحولات سیاسیـ اجتماعی ایران معاصر؛ تهیهکننده: پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، بهار 1390، 488ص وزیری.
***
ایران معاصر از منظرهای مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. این دوران با رویدادها و تحولاتی همراه بوده است که سرانجام، مجموعة این رویدادها و تحولات به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357ش با رهبری امام خمینی منجر شد. اینکه منشأ تحولات سیاسیـ اجتماعی ایران معاصر چه بوده، چگونه این تحولات پدید آمده، گستره این تحولات تا چه اندازه بوده و چه زمینههایی برای این رویدادها و تحولات وجود داشته، از مباحثی است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند.
مهمترین هدف از نگارش اثر حاضر آن است که منبعی کمکدرسی با رویکرد اندیشهای برای دروس مربوط به تاریخ سیاسی معاصر ایران و تحولات سیاسیـ اجتماعی ایران و انقلاب اسلامی فراهم آورد. طبیعی است که با دستیابی به این هدف، نویسنده به هدف دیگری که در پی آن بوده یعنی بررسی و تحلیل تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر است، دست خواهد یافت.
بررسی تحولات سیاسیـ اجتماعی ایران معاصر غالباً مبتنی بر تاریخ نقلی بوده، اما در این اثر با رویکرد اندیشهای و بهصورت روشمند به تجزیه و تحلیل این تحولات پرداخته شده است. در این روش لازم است موضع نویسنده در حوزه مباحث فلسفه نظری تاریخ روشن باشد که بدین روی وی نظریه محتوای باطنی انسان را برگزیده است. این نظریه عامل تعیینکننده در تحولات اجتماعی را محتوای باطنی انسان میشمرد. این نظریه برگرفته از آیه شریفه «انّ الله لا یغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم» (رعد: 11) است که طبق این آیه سرنوشت هر جامعه متغیر وابسته محتوای باطنی مردم آن دانسته شده است.
نویسنده بر آن است که هرچند این نظریه، محتوای درونی مردم جامعه آنان را بهسوی تغییر سوق میدهد، نباید نقش عوامل و علل آن را که از جنس غیراندیشه است نادیده گرفت. این عوامل نقش تسهیلکننده یا تسریعکننده یا کندکننده را ایفا میکنند و حتی ممکن است این عوامل تبدیل به مانع گردند. نویسنده تحولات را ذیل سه مفهوم دلیل، عامل و علت بیان کرده و دلایل تحولات را به مثابه محتوای باطن شمرده و مباحث مربوط به افراد، نهادها، سازمانها و ساختارها را که بیانکننده عوامل تحولات است، عناصر تسهیلکننده یا کندکننده و یا مانع دانسته است. همچنین تأثیر عناصر تکوینی چون نفت در تحولات، نقش علل را ایفا کردهاند. در این چارچوب نقش مذهب و افکاری که متعارض با آن است تبیین شده و نیروی دین و روشنفکری بهعنوان عاملان مباحث اندیشهای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده علاوه بر آنکه از ارتباط نیروهای چهارگانه (دین، دولت، روشنفکری و بیگانگان) و نقش این چهار عنصر در همگراییها و واگراییها سخن گفته، معتقد است که مهمترین دغدغه نیروهای مؤثر در تحولات ایران، خروج از انحطاط و عقبماندگی و توسعه همهجانبه ایران در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. بر این اساس همچنانکه دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران نقطه شروع مبارزه با دخالت بیگانگان بوده، همراهی برخی از جریانها و افراد جامعه با بیگانگان نیز آغازگر نقشآفرینی در این تحولات بوده است. انقلاب اسلامی با هدف نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقبماندگی و انحطاط از طریق ایجاد جمهوری اسلامی نقطه اوج تعاملات همه نیروهاست. شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شعاری کامل و جامع است که تمام محورهای مبارزاتی جنبشهای پیشین ایران را در خود داده است.